A Formalized Ethical Theory.ppt

‫هری جی‪.‬گنسلر‬
‫ترجمه مهدی اخوان‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫کاربست منطق در جهت صوری کردن و نمادین ساختن دیدگاه های فلسفی‬
‫قاعده طالیی‪:‬‬
‫◦ با دیگران آن گونه رفتار کن که می خواهی با تو رفتار شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫آگاهی از واقعیات‬
‫به کارگیری قوه تخیل (برای تصور نقش معکوس)‬
‫سازگاری‬
‫‪‬‬
‫درباره مطلب مورد نظر خود‪ ،‬از واقعیات آگاه باشیم‬
‫‪‬‬
‫از خودمان و نحوه شکل گیری احساسات و عواطف و باورهای اخالقی مان آگاه‬
‫باشیم‬
‫‪‬‬
‫در شرایط مساوی حکم اخالقی آگاهانه تر‪ ،‬عقالنی تر است‬
‫◦ اوضاع و احوال‬
‫◦ گزینه ها‬
‫◦ عواقب و پیامدها‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫آگاهی شفاف‪ ،‬روشن و دقیق از وضعیت افرادی که در معرض اعمال ما قرار‬
‫گرفته اند‪.‬‬
‫نسبت به پیامدها و عواقب بعدی کارهایمان بر خودمان آگاه باشیم‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫میان باورهای ما‪ ،‬میان هدف ها و وسیله های ما و میان احکام اخالقی ما و نحوه‬
‫زیست اخالقی ما هماهنگی باشد‪.‬‬
‫قاعده طالیی‪:‬‬
‫◦ نباید در قبال دیگری طوری عمل کنیم که نخواهیم در موقعیتی مشابه با ما آنگونه رفتار‬
‫شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫حکمت عملی‬
‫متضمن تمام وجوه و جنبه های عقالنیت‬
‫به میزانی که بخش ی از این جنبه ها را رعایت کنیم در باورهای اخالقی مان خردمند‬
‫یا حکیم هستیم‪.‬‬
‫تنها خداوند می تواند تمامی این شرایط را به نحو تام و تمام رعایت کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫منطقی بودن‬
‫◦ از ناسازگاری در باورهایتان اجتناب کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫سازگاری هدف – وسیله‬
‫‪‬‬
‫با وجدان بودن‬
‫◦ وسایل خود را هماهنگ و متناسب با اهدافتان انتخاب کنید‪.‬‬
‫◦ اعمال‪ ،‬عزم ها و میل هایتان را با عقاید اخالقی تان هماهنگ کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫باورهای ناسازگار را با هم ترکیب نکن‪.‬‬
‫اگر ‪ A‬و ‪ B‬با هم ناسازگارند‪ ،‬آنگاه عقیده‬
‫به ‪ A‬را با عقیده به ‪ B‬ترکیب نکن‪.‬‬
‫‪‬‬
‫به مطلبی معتقد نباش‪ ،‬مگر آنکه به آنچه‬
‫از آن نتیجه می شود (الزمه آن) نیز معتقد‬
‫باش ی‪.‬‬
‫اگر ‪ A‬منطقا مستلزم ‪ B‬باشد‪ ،‬آنگاه‬
‫عقیده به ‪ A‬را با عدم عقیده به ‪ B‬ترکیب‬
‫نکن‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫این هدف را تحصیل کن مستلزم این است که‬
‫اگر اتخاذ این وسایل برای نیل به این هدف الزم‬
‫باشد آنگاه این وسایل را انتخاب کن‪.‬‬
‫این موارد را ترکیب نکن‪:‬‬
‫◦ میل به نیل به این هدف‬
‫◦ اعتقاد به اینکه انتخاب این وسایل برای نیل به این‬
‫هدف ضروری است‬
‫◦ اقدام نکردن در جهت تحصیل این وسایل‬
‫‪‬‬
‫عقیده به این که انجام ‪ A‬به دست شما خطاست را با اقدام در جهت عمل ‪A‬‬
‫ترکیب نکنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اصل اخالقی ای که می تواند با استفاده از مفاهیم انتزاعی نظام های منطقی و‬
‫متغیرها (نظیر ‪ u‬و ‪ )A‬که برای هر فردی و عملی برقرار باشد‪ ،‬صورت بندی شود‪.‬‬
‫سه شرط صوری دیگر ناظر به سازگاری‪:‬‬
‫◦ بی طرفی‬
‫‪ ‬در مورد اعمال مشابه‪ ،‬صرف نظر از افراد دخیل در آنها‪ ،‬ارزشگذاری های مشابهی انجام دهید‪.‬‬
‫◦ قاعده طالیی‬
‫‪ ‬با دیگران تنها به گونه ای رفتار کنید که خوش دارید در موقعیتی یکسان با شما آن گونه رفتار شود‪.‬‬
‫◦ ضابطه قانون جهان شمول‬
‫‪ ‬تنها آنگونه عمل کن که بخواهی هر کس‪ ،‬صرف نظر از گوناگونی مفروض زمان یا شخص‪ ،‬در‬
‫موقعیتی یکسان به همان صورت عمل کند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که می خواهی با تو رفتار آنگونه شود‪.‬‬
‫بیان ظاهری قاعده طالیی (‪)LR‬‬
‫◦ اگر می خواهی ‪ ،X‬در قبال شما ‪ A‬را انجام دهد‪ ،‬پس ‪ A‬را در قبال ‪ X‬انجام بدهی‪.‬‬
‫‪‬‬
‫این بیان در دو صورت سر از امور مهمل و نامعقول در می آورد‪:‬‬
‫◦ شما نسبت به ‪ X‬در اوضاع و احوالی متفاوت هستید‬
‫‪ ‬خطاب به یک بیمار‪ :‬اگر می خواهی پزشک آپاندیس تو را بردارد‪ ،‬پس آپاندیس پزشک را بردار‪.‬‬
‫◦ درباره این که چگونه با شما رفتار شود‪ ،‬خواسته های منحرف و نابخردانه دارید‬
‫‪ ‬خطاب به فردی آزارطلب که دلش می خواهد شکنجه شود‪ :‬اگر می خواهی دیگران تو را شکنجه‬
‫کنند‪ ،‬آنها را شکنجه کن‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که خوش داری در موقعیتی مشابه با تو آنگونه‬
‫رفتار شود‪.‬‬
‫‪ GR‬از چنین ترکیبی نهی می کند‪:‬‬
‫◦ من کاری را در قبال دیگری انجام می دهم‪.‬‬
‫◦ من دلم نمی خواهد آن کار در موقعیتی مشابه در قبال من انجام گیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ GR‬ناظر است به واکنش کنونی ما نسبت به موردی فرض ی‪:‬‬
‫◦ این سوال را بپرسید‪ :‬آیا دلم می خواهد که این کار در موقعیتی مشابه با من انجام گیرد؟‬
‫◦ این سوال را نپرسید‪ :‬اگر من در موقعیتی مشابه بودم در آن هنگام دلم می خواست این کار با‬
‫من انجام گیرد؟‬
‫‪‬‬
‫شکل مناسب که از ترکیب دو امر نهی می کند‪:‬‬
‫◦ من کاری را در قبال دیگری انجام می دهم‪.‬‬
‫◦ دلم نمی خواهد که در موقعیتی مشابه این کار در قبال من انجام گیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عبارت موقعیت یکسان‬
‫طرز تلقی کنونی نسبت به موردی فرض ی‬
‫شکل ترکیب نکنید‬
‫‪‬‬
‫‪ GR‬از شروط با وجدان بودن و بی طرف بودن‪ ،‬نتیجه می شود‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫صدق سازگاری ذاتی و فطری است و وظیفه سازگاری به عنوان اولین وظیفه که‬
‫موجودی عاقل می فهمد بر عهده ماست‪.‬‬
‫هنجارهای سازگاری را به این دلیل می پذیریم که آنها فرامین االهی هستند‪.‬‬
‫هنجارهای سازگاری برای زندگی اجتماعی سودمندند‪.‬‬
‫هنجارهای سازگاری با شیوه زندگی مطلوب‪ ،‬مطابقت دارند (ناسازگاری موجب‬
‫ناهماهنگی معرفتی و مجازات و کیفرهای اجتماعی می شود)‪.‬‬
‫فرامین با وجدان بودن و بی طرفی وارد زبان اخالقی ما شده است (بدین ترتیب‬
‫نقض آنها متضمن یک ناسازگاری عمیق منطقی است)‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تنها در صورتی به انجام ‪ A‬در قبال ‪ x‬اقدام کن که معتقد باش ی اشکال ندارد ‪A‬‬
‫را در قبال ‪ x‬انجام دهی‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫تنها در صورتی معتقد باش که اشکال‬
‫ندارد ‪ A ،X‬را در قبال شما انجام‬
‫دهد که خواستار این باش ی که ‪،X‬‬
‫در قبال شما ‪ A‬را انجام دهد‪.‬‬
‫اینها را ترکیب نکن‪:‬‬
‫◦ اعتقاد به اینکه اشکال ندارد ‪ A ،X‬را‬
‫در قبال من انجام دهد‬
‫◦ عدم پذیرش این که ‪ X‬می تواند ‪ A‬را در‬
‫قبال من انجام دهد‬
‫‪‬‬
‫اینها را با هم ترکیب نکنید‪:‬‬
‫◦ اعتقاد به اینکه اشکالی ندارد ‪ A‬را در قبال ‪ X‬انجام دهید‬
‫◦ عدم اعتقاد به اینکه اشکالی ندارد که در موقعیتی مشابه ‪ A‬توسط ‪ X‬در قبال شما انجام‬
‫شود‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هر آنچه در یک مورد درست (نادرست‪ ،‬خوب‪ ،‬بد یا ‪ )...‬است در هر مورد دقیقا‬
‫مشابه یا با مشابهت ذیربط فارغ از افراد دخیل در آنها درست (نادرست‪ ،‬خوب‪ ،‬بد‪،‬‬
‫یا ‪ )...‬است‪.‬‬
‫اگر اشکالی ندارد که ‪ A ،X‬را انجام دهد‪ ،‬پس اشکالی ندارد در موقعیتی مشابه هر‬
‫کس دیگری ‪ A‬را انجام دهد‪.‬‬
‫اگر عمل ‪ A‬مجاز است‪ ،‬در آن صورت ویژگی کلی (یا ترکیبی از چنین ویژگی هایی) ‪F‬‬
‫وجود دارد به گونه ای که‪:‬‬
‫◦ عمل ‪ F ،A‬است‬
‫◦ در هر مورد واقعی یا فرض ی هر عملی که ‪ F‬است‪ ،‬مجاز است‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫اگر اشکالی ندارد که ‪ ،A‬را در قبال ‪ X‬انجام دهید‪ ،‬پس اشکالی ندارد که در‬
‫موقعیتی مشابه ‪ A ،X‬را در قبال شما انجام دهد‪.‬‬
‫اگر اشکالی ندارد که ‪ A‬را در قبال ‪ X‬انجام دهید‪ ،‬آنگاه به ازای برخی ویژگیهای کلی‬
‫و عام ‪ F ،F‬توصیف کاملی است از انجام ‪ A‬بدست شما در قبال ‪ X‬بر حسب‬
‫الفاظ و تعابیر کلی و در هر مورد واقعی یا فرض ی‪ ،‬اگر انجام ‪ A‬توسط ‪ X‬در قبال‬
‫شما‪ F ،‬باشد در آن صورت اشکالی ندارد که ‪ A ،X‬در قبال شما انجام دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫فعل ‪ A‬ویژگی کلی ‪ F‬را دارد‪.‬‬
‫فعل ‪ F ،A‬است (عمل ‪ ،A‬عملی از نوع سرقت کردن‬
‫است)‪.‬‬
‫اگر فعل ‪ A‬فعل سرقت کردن باشد‪ ،‬پس فعل ‪A‬‬
‫نادرست است‪.‬‬
‫فعل ‪ A‬فعل دزدیدن یک دوچرخه از دانشجویی فقیر‬
‫توسط یک استاد فلسفه چشم آبی است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫افعال ‪ A‬و ‪ B‬دارای ویژگی های کلی واحدی هستند‪.‬‬
‫به ازای هر ویژگی کلی ‪ ،F‬فعل ‪ ،A‬ویژگی ‪ F‬را دارد اگر و تنها‬
‫اگر‪ ،‬فعل ‪ B‬ویژگی ‪ F‬را داشته باشد‪.‬‬
‫بعض ی افعال ویژگی کلی ‪ F‬را دارند‪.‬‬
‫به ازای برخی افعال ‪ X ،X‬ویژگی کلی ‪ F‬را دارد‪.‬‬
‫هر فعلی که ‪ F‬باشد باید انجام گیرد‪.‬‬
‫به ازا هر فعل ‪ X‬اگر فعل ‪ F ،X‬باشد در آنصورت فعل ‪X‬‬
‫باید انجام گیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫هر فعلی برخی ویژگی های کلی را دارد‪.‬‬
‫به ازای هر فعل ‪ ،X‬برخی ویژگی های کلی ‪ F‬وجود دارد‪ ،‬به طوری که‬
‫فعل ‪ F ،X‬است‪.‬‬
‫‪‬‬
‫فعل ‪ A‬می تواند انجام گیرد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ X‬می تواند ‪ A‬را در قبال شما انجام دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫شما می پذیرید که ‪ X‬می تواند ‪ A‬را در قبال من انجام دهد‪.‬‬
‫شما رضایت می دهید که ‪ A ،X‬را در قبال شما انجام دهد‪.‬‬
‫دلتان می خواهد که ‪ ،X‬در قبال شما ‪ A‬را انجام دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫عمل ‪ A‬نمی تواند ترک شود‪.‬‬
‫شما می پذیرید که ‪ X‬نمی تواند انجام ‪ A‬را در قبال من ترک‬
‫کند‪.‬‬
‫مطالبه می کنید که ‪ X‬در قبال من ‪ A‬را انجام دهد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪ A‬بالاشکال است مستلزم آنست که ‪ A‬می تواند انجام شود‬